گاهی آنچنان گرمی که حرارتت قلبم را آتش می زند
و گاهی انقدر سرد و دور و دست نیافتنی که تمام من ویران می شود
این گرم و سرد شدن هایت آزار دهنده است
مانند سراب شده ای،
هر چه به دنبالت می آیم دورتر می شوی
می ترسم اگر ندوم اگر نیایم تو هم قدمی بر نداری . . .
دردم آمد
مثل وقتی که زبانت را گاز می گیری
درد دارد، وقتی
قواعد مردانه
در بی قاعدگی های زنانه
فرو می رود
محبوبم دیر آمدی
سال ها است دلم را به دست باد سپردم
تا که با عطر هر نسیم بوی مرا به مشام تو برساند
بوی دل تنگی های شبانه ام
عزیزم دیر آمدی
مدتی است که با نگاه بیگانه ام
و لحظه ها را سر به زیر طی می کنم
مبادا که درگیر چشمانی شوم
که آرزوی خواب های بی هویتم شود
گم شده بودم در دنیای بی کران سیاهی
در این میان دست های تو نجاتم داد
از منجلاب کابوس روزمرگی
دستانت برایم دنیایی رنگی ساخت
دنیایی که روی دیوارهایش رنگ سبز و سفید و سرخ خودنمایی می کرد
سبز مثل شادابی آغوش مهربان تو
سفید به پاکی قلب بی آلایشت
و سرخ به رنگ دل عاشقم . . .
نگران بودم، نگران روزهای نبودنت
اینکه اگر نباشی چه می شود؟
گذشت
حالا هم نگرانم
نگران بودنت، دلم از اینکه هستی شور می زند
برو . . .
ساعت از نیمه شب که رد شود؛
12 بار که زنگ بزند
می گذرد یک سال دیگر از عمر هیچ و پوچ زمینیم
در گذر این سال ها خوب فهمیدم معنی عاشق شدن وتکامل را
خدایا از اینجا به بعد همه چیز تکرار است و تکرار
دلم هوای آسمان دارد . . . .
امشب پرم از عشق
حرفی ندارم فقط
عشق، عشق و عشق . . . .
بی وفایی ات ؛ ملکه ذهنم شده است
خسته نیستی؟! از تکرارشان . . .
وفادار عهدی شده ام که هیچ وقت بسته نشد
اسیر نگاهی که گرمایش در تلاطم زندگی یخ زد
و چه ساده، بودم را در پای نبودت باختم
وفا و عشقت ارزانی خودت فقط یاد و خاطرت را هم ببر . . .
از دنیای مردانه ات بی خبرم
از غم ها گرفتاری هایت، از بغض صدایت
می دانم تو هم از دنیای زنانه ام بی خبری
از دل تنگی ها و اشک هایم
از نیاز آغوش هایمان به هم . . .
احساسات زنانه ام تکمیل می کند غرور مردانه ات را
اگر در کنارم باشی . . . . . . .
.: Weblog Themes By Pichak :.